هنوز هم وقتی به خیلیها میگویی بازاریابم اولین پاسخی که تحویلتان میدهند این است: «آهان یعنی میرید این ور و اون ور به مردم میگید که بیاین این چیزا رو بخرین؟» حالا در این وانفسا که هنوز ملت تصورشان از بازاریاب همین جملهای است که غالبا میگویند یک نوع بازاریابی جدید در بازار دیجیتال با عنوان «دیجیتال مارکتینگ» هم پیدایش شده، اکثریت افرادی هم که به آن آشنایی ندارند تا از یک دیجیتال مارکتر ، عبارت دیجیتال مارکتینگ را میشنوند میپرسند: «آهان نتورک مارکتینگ، بازاریابی شبکهای و اینا دیگه؟ اتفاقا یکی از رفقا خیلی به من اصرار میکرد برم تو این کار!» حالا باید دو ساعت توضیح بدهی که نه این مارکتینگ آن مارکتینگ نیست!
معمولا وقتی که گفته میشود که دیجیتال مارکتینگ، نتورک مارکتینگ نیست، و این توضیح کوتاه ارائه میشود که دیجیتال مارکتینگ عبارت است از بهرهبرداری از ابزارهای دیجیتال مارکتینگ به منظور پیدا کردن بازارها و فرصتهای جدید در حوزه فروش کالا و خدمات، چون توضیح مقداری گنگ است اولین سئوالی که پرسیده میشود این است که خب یعنی چی؟ و چون در ضمیر ناخودآگاه دیجیتال مارکترها همیشه گوگل بیدار است پاسخی که داده میشود معمولا این گونه مثال زده میشود: «مثلا گوگل، ما از گوگل استفاده میکنیم که محصولات و خدمات را بازاریابی کنیم!» اگر فکر میکنید که در این مرحله کار تمام میشود و دیگر سئوالی نمیپرسند سخت در اشتباهید!
معمولا بعد از آوردن اسم گوگل و مثالی که در مورد دیجیتال مارکتینگ زده میشود یک سئوال اساسی در ذهن طرف مقابل شکل میگیرد که «اگه من یه چیزی داشته باشم شما چه جوری میتونی در گوگل بفروشیش؟» و این بدترین نقطهای است که یک دیجیتال مارکتر میتواند در آن گیر کند، این جاست که باید شروع کنی در مورد سئو، تولید محتوا، الگوریتمهای گوگل، ضرورتِ داشتن یک سایت، راههای زودبازدهتر مثل تبلیغات گوگل ادوردز توضیح بدهی اما نهایتا پاسخی که میشنوی این است: «خب در مجموع من نفهمیدم شما چه طور محصول منو تو گوگل میفروشین!»، راستش دیجیتال مارکتینگ همین قدر آسان و همین قدر سخت است!